64

امروز مامانم اینا رفتم برای دفن

من نرفتم ینی نذاشتن برم گفتن حالت بد میشه سر درد میگیری و تهوع

مامان میگفت رضا و رشید خودشونو کشتن با گریه حق دارن... کی باورش میشد میخواد

به این زودی همه رو بذاره و بره... رامین که اصلا نیست هنوز کسی بهش خبر نداده...

خیلی زود رفت خیلی زود... خیلی خوب بود اینو همیشه همه میگفتن هیچ وقت یه حرف

بد یا حتی یه کنایه هم نزد... زندگیشو دوست داشت با عشقش ازدواج کرده بود تا آخرم

پای عشقش موند با همه سختی هاش، دلم میسوزه.. چقدر زود بی مادر شدن اصلا

فکرشم نمیکردم... 1 درصدم فکرشو نمیکرد بری....

"صدای رشید گفتنت تو گوشمه...."

نظرات 2 + ارسال نظر
Reyni سه‌شنبه 3 تیر 1393 ساعت 20:23 http://reyni.blogsky.com

تسلیت میگم .

سعیده چهارشنبه 4 تیر 1393 ساعت 00:26 http://yemadar.persianblog.ir/

نمی شه گفت خوبه دختر نداشت، چون دخترها خیلی حساسن
آخه پسرها بی نهایت به مادرشون وابسته هستن
می شه بگی سن پسرها چظور بود؟
راستی کسی که جوون مرگ میشه یکی از مزیتهاشون، انرژی و عشق اطرافیانش واسه طلب آمرزشه.
پیر که باشی شاید سالی هم سر خاکت نیان واست یه حمد بخونن.
روحش شاد

پسراش 25، 23، 17
ولی خیلی زود بود
امروز داشتم خرما میچیدم به مادر بزرگم گفتم اصلا نمیشه باور کرد
این خرما واسه زندایی فریباس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد