درباره من
میتواטּ...
میتواטּ تنها شد،
میتواטּ زار گریستــ ،
میتواטּ دوستــ نداشتــ ،
و دل عاشق آدم ـها را زیر پا ـها ﻟﮧ ڪرد!
میتواטּ ﭼﺸﻤﮯ را ﺑﮧ هیاهوﮮ جهاטּ خیره گذاشتــ ...
میتواטּ صد ـها بار علتــ ﻏﺼﮧ ﮮ دل را فهمید!
میتواטּ...
میتواטּ بد شد و بد دید و بد اندﻳﺸﮧ نمود!
آخرش هم تنها، میتواטּ تنها رفتــ ...
با جهاﻧﮯ ﮪﻤﮧ اندوه و غم و بدﺑﺨﺘﮯ...
یادگارﮮ؟ ﮪﻤﮧ جا ﺗﻠﺨﮯ و سردﮮ و غرور...
فاﺗﺤﮧ؟ خوبــ شد ڪﮧ رفتــ ! عجبــ آدم بد ﺧُﻠﻘﮯ بود!
وﻟﮯ اﮮ ڪودڪ زیباﮮ دلم، آטּ ور سڪﮧ تماشا دارد...
"دڪتر شرﻳﻌﺘﮯ"
ادامه...
71
از یه سری چیزا خیلی بدم میاد... بدم میاد که وقتی میرم استخر نگران این باشم که وای پاهامو مومک نذاشتم
یا دستم دیگه موهاش درومده... یا اینکه صورتم یه عالمه مو داره و باید برم جلبک بذارم... من اینارو دوست ندارم
من دوست ندارم بخاطر یکم زیبایی درد بکشم، بذار مردم هر چی میخوان بگن...
من خسته شدم، من خسته شدم از بس رفتم موهای ضائد صورتمو الکترولیز کردم من خسته شدم انقد رفتم دکتر
پوست و گفت بازم باید قرص مصرف کنی تا دوسال تا هورمونات همیشه نرمال بمونه، من خسته شدم بخاطر اینکه
همش ریزش مو دارم به سرم اسپری و دارو ساختنی و شامپو زدم...
من خسته شدم بخاطر این جوشایی که معلوم نیست اما زیر پوستین صورتمو با شستشوی صورت شستمو شبا
موقع خواب آکنالن زدم... من خسته شدم که همیشه به صورتم مرطوب کننده زدم و موقع بیرون رفتن ضد آفتاب! من
بدم میاد ازینکه واسه رفتن به عروسی باید صورتم صاف باشه و دستام سفید... بذار همه از من بدشون بیاد...
من دوست دارم خودم باشم... من اینم... من همینم یه دختری که دوست داره موهاشو اون جوری که دوست داره
بزنه که موهای وسط سرش فقط بلند تر باشه اما بخاطر اینکه پر موام بخاطر اینکه گردنم یه عالمه مو دارم نمیتونم...
منم خیلی دوست داشتم مثه بقیه دخترا باشم، خیالم هیچ وقت راحت نیست، من دوست ندارم وقتی حوصله ندارم
بشینم خودمو مثلا خوشگل کنم، من حوصله ندارم ابرو هام وقتی مثه شاخ میشه برم تمیزشون کنم، من حوصله
ندارم برم صورتمو صاف کنم... من بدم میاد از همه اونایی که بهم گفتن واااای صورتت چقدر مو داره! بدم میاد،
از همشون بدم میاد...
"من هیچ وقت ازین موضوع ناراحت نبودم... ولی دوست ندارم دیگران برام الکی دل بسوزونن"
اول از همه پست ثابت : دقیقا !
دوم برای پستت :
هر کسی یه جوره ، منو هم یه عده خیلی مسخره می کردن و به خیال خودشون هم داشتن هنر می کردن !
می گفتن صبح به صبح تو هم مثل فلانی باید بشینی جلوی آیینه و بتونه کنی ولی می دونی من الان یه پوست معمولی دارم که اصلا نیازی به بتونه کردن نداره ، توی ابروهام مداد می کشم تا کسی نتونه دیگه بهم ایرادی بگیره . قبل از اینکه برشون دارم داییم مسخره ام می کرد و می گفت مثل مایتابه ی برعکس می مونه و هر هر می خندید ...
ولی می دونی چیه ؟ ولشون کن . نیست خودشون خیلی نازن !
غصه نخور سنت که بره بالاتر بهتر میشی .
راستی منم موهام خیلی میریزه !!!
راست میگی... اونی که این حرفو به من زد خودش صورتش خیلی داغون بود...
ولی آخه من خسته شدم... من ابروهام یه قسمتش کم پشته همش سُرمه میکشم...
یکی میگه چرا ابروهات اینجوریه، صورتت چرا انقد مو داره.. وای چقد پشمالویی... خب به دیگران ربطی نداره مگه من انقد دربارشون نظر میدم که اونا میدن...
فکر کنم ماله من بیشتر میریزه
موهامو ببینی دیگه اصلا جوونی نداره
اول از همه یه جواب دندون شکن، یه جمله کوتاه آماده کن تا در جواب این دخالت ها بدی.
همش باید مداد ابرو بکشم، یه کرم بزنم تا کمی صورتم یه دست بشه، حداقل سه چهار مژه انتهای چشمم رو ریمل بزنم تا چشمم قشنگتر بشه، همیشه خاکشیر با آب گرم بخورم تا یبوست نگیرم تبدیل به بواسیر بشه و دوباره جای جوشهای سالها پیش روی صورتم قرمز بشه...
دوم اینکه همیشه زیبا بگرد، ازش لذت ببر.
سوم اینکه منم خسته شدم
راستش من همیشه سکوت میکنم...
خب دوست دارم زیبا باشم ولی خب آدم خسته میشه...
من صورتمو هر 3 ماه جلبک میذارم! اونم فقط واسه دردش
تا میتونی بدنت رو با رژیم سالم گیاهی و غذایی کنترل کن.
ما ها دوست داریم همه چی رو با خوردن یه قرص یا شربت درست کنیم که همین کارو خراب می کنه. همه چیز برمی گرده به معده.
قبول دارم...
ولی آخه با چه رژیمی میشه هورمون نامیزان رو درست کرد...