درباره من
میتواטּ...
میتواטּ تنها شد،
میتواטּ زار گریستــ ،
میتواטּ دوستــ نداشتــ ،
و دل عاشق آدم ـها را زیر پا ـها ﻟﮧ ڪرد!
میتواטּ ﭼﺸﻤﮯ را ﺑﮧ هیاهوﮮ جهاטּ خیره گذاشتــ ...
میتواטּ صد ـها بار علتــ ﻏﺼﮧ ﮮ دل را فهمید!
میتواטּ...
میتواטּ بد شد و بد دید و بد اندﻳﺸﮧ نمود!
آخرش هم تنها، میتواטּ تنها رفتــ ...
با جهاﻧﮯ ﮪﻤﮧ اندوه و غم و بدﺑﺨﺘﮯ...
یادگارﮮ؟ ﮪﻤﮧ جا ﺗﻠﺨﮯ و سردﮮ و غرور...
فاﺗﺤﮧ؟ خوبــ شد ڪﮧ رفتــ ! عجبــ آدم بد ﺧُﻠﻘﮯ بود!
وﻟﮯ اﮮ ڪودڪ زیباﮮ دلم، آטּ ور سڪﮧ تماشا دارد...
"دڪتر شرﻳﻌﺘﮯ"
ادامه...
آمار : 5235 بازدید
Powered by Blogsky
78
از بد قولی خیلی بدم میاد! خیلی زیاد
اینکه دختر عموم میگه آره پس فردا میام بعد بدون هماهنگ کردن یه برنامه دیگه میچینه حالمو بهم میزنه
منه خر اگه بودم از مهمونی و مهمونام میزدم میرفتم سره قرار یا حتی انقد شعور داشتم که شب قبل بش
اطلاع بدم!
واقعا ...
منم همیشه دوستای بدقولی داشتم
بنظرم که خیلی زشته این طرز رفتار .
خیــــلی...
فکر کن من 1 ساعت تو آفتاب منتظر دوستم موندم بعد رفتم خونه
اومده میکیه چرا رفتی؟ خیلی نامردی!
یه بار توی دبیرستان با یکی از دوستای دوران راهنماییم قرار گذاشتم . البته پیشنهاد از طرف اون بود ، آخه دیگه اونی نبود که من باهاش دوست شده بودم واسه همین خیلی تمایلی نداشتم که باهاش باشم ، حالا اون روز یک ساعت تمام منتظرش شدم و داشت بارون میومد . نیومد . چند روز بعدش زنگ زد و من بهش گفتم گفت داشت بارون می یومد دیگه !
یعنی در این حد هم نبود که یه زنگ بزنه ، نیس داشت سیل میومد این بود که ترسید یه وقت آرایشای ماسیده اش پاک بشه ...
و اون آخرین باری بود که ما با هم حرف زدیم .
وای چه مسخره...
ینی من اگه جات بودما جواب همون زنگشم نمیدادم از عصبانیت!!!