I want, I canܓܨ
I want, I canܓܨ

I want, I canܓܨ

79

6 سال پیش که دبیرستان بودم خواب دیدم یکی اومده خواستگاریم که اسمش مهران هست و خالم اینارو فرستاده!

قیافه شم دیدم!! خلاصه ازون سال گذشت و گذشت و گذشت.... و همچنان داره میگذره!!

"عاقا من دلم میخواد عاشقم بشم... معین میخونه دلم میخواد به یاد یکی باشم!!

اینارو هم من درست کردم! پاکت پول هست! اولی از چپ واسه عروسی دوستم درست کردم که بعد نرفتم!"

نظرات 2 + ارسال نظر
Reyni یکشنبه 12 مرداد 1393 ساعت 18:33 http://reyni.blogsky.com

خواهر منم خواب دیده بود که من یه شوهری دارم به اسم مهرداد .
ولی تا حالا که ندیدم راستش دلمم نمی خواد که ببینم .

قشنگ بودن . مامانم منم از این کارا می کنه

چرا دلت نمیخواد؟؟

وای واقعا؟؟ چه عالی

Reyni سه‌شنبه 14 مرداد 1393 ساعت 08:46 http://reyni.blogsky.com

کلا از مقوله ی شوهر خوشم نمیاد !!
قبلا گفته بودم ...

اینم جالب نیست یکیو تو خواب ببینی بعد تو دنیای واقعی هم ببینیش؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد