I want, I canܓܨ
I want, I canܓܨ

I want, I canܓܨ

143

بله اینجانب توانستم اون میوه خوریه مادر بزرگمو یادگاری بگیرم! با پیشنهاد عمم

و اجازه پدربزرگم... بسی شاد نمودند مارو!

نظرات 2 + ارسال نظر
یه مادر پنج‌شنبه 4 دی 1393 ساعت 10:02

حالی کردی پس

خیلی زیااااااااااااد
اصلا فکر نمیکردم عمه م یادگاری مامان بزرگمو بهم بده ولی خب خودش پیشنها دهنده بود منو شرمنده کرد

Reyni جمعه 5 دی 1393 ساعت 15:57 http://reyni.blogsky.com

پس باید یه جای خوشگلم واسش در نظر بگیری تا توی چشم باشه حسابی

رفتم تو کمد قایم کردم هیشکی بهش دست نزنه!!
همچین آدم حسودیم من
تازه هی میذاشتم بعد به خودم میگفتم اگه زلزله بیاد نیوفته بشکنه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد